سفارش تبلیغ
صبا ویژن

ماجرای توالت رفتن ناصرالدین شاه در فرنگ

ارسال شده توسط علیرضا شایسته در 88/4/12:: 10:35 صبح


مرد کلمه را کشف کرد و مکالمه را اختراع کرد. زن مکالمه را کشف کرد و شایعه اختراع شد!

مرد قمار را کشف کرد و کارت‌های بازی را اختراع کرد. زن کارت‌های بازی را کشف کرد و جادوگری اختراع شد!

مرد کشاورزی را کشف کرد و غذا اختراع شد. زن غذا را کشف کرد و رژیم غذایی را اختراع کرد!

مرد دوستی را کشف کرد و عشق اختراع شد . زن عشق را کشف کرد و ازدواج را اختراع کرد!

مرد تجارت را کشف کرد و پول را اختراع کرد. زن پول را کشف کرد و « خرید کردن » اختراع شد! از آن به بعد مرد چیزهای بسیاری را کشف و اختراع کرد. ولی زن همچنان مشغول خرید بود!

با ترسناک ترین فیلم های تاریخ جهان آشنا شوید! + عکس

ارسال شده توسط علیرضا شایسته در 88/4/12:: 10:35 صبح


www.cloobmusic.com ماجرای توالت رفتن ناصرالدین شاه در فرنگ
نقل است که ناصرالدین شاه وقتی به اولین سفر اروپایی خود رفت در کاخ ورسای و توسط پادشاه فرانسه- یکی از همین لویی هایی که امروز تبدیل به میز و صندلی شده اند- از او پذیرایی شد، بعد از مراسم شام، اعلیحضرت سلطان صاحب قران به قضای حاجتش نیاز اوفتاد و با راهنمایی یکی از نوکرها به سمت یکی از توالت های کاخ ورسای هدایت شد. سلطان صاحبقران بعد از ورود به دستشویی هرچه جستجو کرد چیزی شبیه به “موال” های سنتی خودمان پیدا نکرد و در عوض کاسه ای دید بزرگ که معلوم نبود به چه کار می آید،غرورش اجازه نمی داد که از نوکر فرانسوی بپرسد که چه بکند پس از هوش خود استفاده کرد و دستمال مبارکش را بر زمین پهن کرد و همان جا….!
www.cloobmusic.com ماجرای توالت رفتن ناصرالدین شاه در فرنگ
حاجت که برآورده شد سلطان مانده بود و دستمالی متعفن؛ این بار با فراغ خاطر نگاهی به اطراف انداخت و پنجره ایدید گشوده بر بالای دیوار و نزدیک به سقف که در دسترس نبود پس چهار گوشه ی دستمالرا با محتویات ملوکانه اش گره زد و سر گره را در دست گرفت و بعد از این که چند بارآن را دور سر گرداند، تا سرعت و شتاب لازم را پیدا کند، به سوی پنجره ی گشوده پرتابکرد تا مدرک جرم را از صحنه ی جنایت دور کرده باشد. گویا نشانه گیری ملوکانه خوب نبوده چون دستمال بعد از اصابت به دیوار باز می شود و محتویات آن به در و دیوار وسقف می پاشد. وضع از اول هم دشوارتر می شود. سلطان، بالاجبار، غرور را زیر پا میگذارد، از دستشویی بیرون می رود و به نوکری که آن پشت در انتظار بود کیسه ای پول طلا نشان می دهد و می گوید این را به تو می دهم اگر این کثافت کاری که کرده ام رفع و رجوع کنی. می گویند نوکر فرانسوی در جواب ایشان تعظیم می کند و می گوید من دوبرابر این سکه ها به اعیلحضرت پادشاه تقدیم خواهم کرد اگر بگویند با چه ترفندی توانسته اند روی سقف برینند

ازدواج با همکار آری یا خیر؟

ارسال شده توسط علیرضا شایسته در 88/4/12:: 10:35 صبح


پرسش:
در خصوص دخترانی که بنا به دلائلی موفق به ازدواج نشدند و گاه مجبورند تا مدت ها عذب بمانند تکلیفشان چیست؟

،
پاسخ:

حکمت خداوند متعال از ایجاد غریزه جنسی استمرار و بقای نوع بشر است و لذا سالم‏ترین و مطلوب‏ترین نوع مواجهه با آن و بهترین راه حل مقابله با آن، ازدواج و نکاح مشروع است. انسان با نکاح بموقع و در وقت نیاز، بی‏آنکه به دیری یا زودی آن فکر کند، به مقبول‏ترین و کامل‏ترین صورت خود به نیازمندی خویش پاسخ مثبت می‏دهد و پیش از آنکه به عواقب و پی‏آمدهای آزار دهنده و فشارهای غریزه به دنبال آن عقده‏های روانی دچار گردد، آن را مهار ساخته و از التهاب آن کاسته است و قبل از آنکه انرژی انباشته آن از وجودش سرازیر شود و دامنش را آلوده کرده و بسوزاند، آن را با پاسخ طبیعی و مشروع، بی‏اضطراب و نگرانی، فرو نشانده است. و این نخستین توصیه دین در این مورد است.
رسول اکرم (ص) می‏فرمایند: «یا معشر الشباب! من استطاع منکم الباه فلیتزوّج ...؛
ای جمعیت جوانان هر کس از شما توانایی ازدواج دارد ازدواج کند.»[1]
کنترل
اگر برای کسی به هر دلیلی امکان ازدواج نباشد، چنین شخصی تحت هیچ عنوان مجاز نیست روی به گناه آورد زیرا خطر گناه و آلوده دامنی بسیار فراتر از فشارها و رنج های عزوبت و بی‏همسری است و در صورت خوف وقوع در گناه، ازدواج به هر صورت ممکن واجب می‏شود. و لذا چنین کسی باید مقدمات ازدواج خود را از هر راه ممکن و مشروع فراهم آورد و اقدام به ازدواج نماید و در صورتی که به هیچ روی امکان ازدواج نیافت، قرآن کریم می‏فرماید: «و لیستعفف الّذین لا یجدون نکاحا؛ و باید آن کسانی که ازدواج برایشان مقدور نیست عفّت بورزند»[2]
«عفت‏» نقطه مقابل ‏«شکم پرستی و شهوت پرستی‏» است که از مهمترین فضایل انسانی‏محسوب می‏شود.
علمای اخلاق نیز در تعریف‏«عفت‏»،آن را صفتی حد وسط در میان شهوت پرستی و خمودی دانسته‏اند.
در قرآن نمونه های زنان و مردان با عفت را ذکر می کند که نمونه آن شرح زندگی پرماجرای حضرت یوسف علیه السلام و بیان مقام والای عفت و پارسایی اوست.
عفت، گنجی است که راه موفقیت دنیا و آخرت از آن آغاز می‏شود. در منابع حدیثی،اهمیت فوق العاده‏ای به‏«عفت‏»داده شده است:
1-امام امیر المؤمنین علیه السلام،عفت را برترین عبادت شمرده است: «افضل العبادة ‏العفاف: عفت‏بالاترین عبادت‏هاست »[3] تعبیر به عفت در این جا، ممکن است ‏به معنی وسیع آن استعمال شده و یا ممکن است در مقابل شکم پرستی و شهوت جنسی به کار رفته باشد.
2-امام باقر علیه السلام می‏فرمایند:«ما عبد الله بشی‏ء افضل من عفة بطن و فرج،هیچ‏عبادتی در پیشگاه خداوند،برتر از عفت در برابر شکم و مسایل جنسی نیست‏»[4]
زنی که بتواند عفت ‏خود را نگاه‏داری کند، بزرگ‏ترین وظیفه دینی وانسانی خود را انجام داده است. البته چنین گوهر گران و این گونه جواهر درخشان، دزدان بسیاری دارد که همواره در کمین نشسته‏اند تا آن را از کف دارنده‏اش بربایند و برای ربودن گوهر عفت، از تهمت و افترا و گاه از قتل و غارت دریغ نمی‏کنند.
به هر حال کنترل این غریزه به دو صورت ممکن است تحقق پذیرد، 1ـ کنترل منفی. 2ـ کنترل مثبت.
کنترل منفی
غالبا وقتی سخن از کنترل غریزه جنسی به میان می‏آید، توجه اشخاص به سمت و سوی نوع منفی آن جلب می‏شود. و آن این است که کسی با وجود تحریکات مختلف و مواجهه با عوامل انگیزش این غریزه، بخواهد با میل تحریک‏شده‏اش مبارزه و مقابله کند و به سوی ارتکاب جرم نرود، چنین کاری گرچه قطعا بهتر از آلایش دامن و عمل به جرم است، ولی پیامدهای سوء و مخرب آن بر کسی پوشیده نیست. این کار هم به غایت دشوار است و هم زیانبار، و بدین جهت هرگاه شخصی به کنترل غریزه سفارش می‏شود، با چنین برداشتی از آن، و تصور دشواری و زیانباری آن، از پذیرفتن چنین توصیه‏هایی سر باز می‏زند. ایستادگی و مبارزه با شهوت امر دشواری است اما اجری فراوان در پی دارد.
کنترل مثبت
غریزه جنسی اگر با ازدواج مهار نگردد، مطلوب‏ترین راه تسلط بر آن، کنترل مثبت است. و آن پرهیز از صحنه‏ها و کارهایی است که به تحریک این غریزه می‏انجامد.
این نوع از کنترل، که در حقیقت جنبه پیشگیری دارد هم راحت است و هم بی‏زیان و بلکه مفید.
راحت است، زیرا در این صورت همچون وسیله نقلیه‏ای است با سرعت معمولی و قانونی، که در مواجهه با خطر، مهار حرکت آن زحمت چندانی ندارد، بر خلاف ماشینی که با سرعتی بسیار فراتر از حد شناخته شده و بایسته خود سیر می‏کند. که چه بسا به کلی اختیار آن از دست صاحبش بیرون رفته و مصیبتها به بار آورد و کنترل آن هم در صورت تحقق، صدها زیان و رنج و زحمت و اضطراب برای وسیله و صاحب آن به همراه دارد.
و بی‏زیان است، زیرا با این حال کنترل غریزه فشاری بر جسم و روان تحمیل نمی‏کند تا به آن صدمه‏ای وارد شود.
و مفید است چون موجب می‏شود مغز و اعصاب و قوای بدن در حالت عادی به سر برند و تعادل روانی شخص محفوظ بماند و انرژی و سرمایه‏های جسمی و روحی او بیهوده مصرف نشوند.
پیش از این نیز از قرآن کریم نقل کردیم که باید کسانی که قدرت و وضعیت مساعد برای ازدواج ندارند عفت پیشه کنند و عفت در این آیه گرچه در ابتدا مفهوم عمل خاصی منافی با آن را دارد، ولی با تأمل بیشتر معلوم می‏شود که آیه کریمه معنایی عام دارد و عفت در همه اعضا و اندام را شامل است. و اکنون طرق کنترل مثبت را به اختصار برمی‏شمریم:
1: پرهیز از فکر و ترسیم صحنه‏های محرک در ذهن و خیال
عبداللّه‏ بن‏سنان از امام صادق(ع) نقل می‏کند که حضرت(ع) فرمود:
«انّ عیسی قال للحواریّین: ... انّ موسی امرکم ان لا تزنوا و أنا آمرکم أن لا تحدّثوا انفسکم بالزنا فضلاً عن أن تزنوا فانّ من حدّث نفسه بالزنا کان کمن أوقد فی بیت مزوّق فأفسد التزاویقَ الدّخان و ان لم یخرق البیت؛
عیسی به اصحاب خود گفت: ... موسی به شما دستور داد که زنا نکنید و من به شما دستور می‏دهم که فکر زنا هم در سر نپرورانید تا چه رسد به اینکه زنا کنید زیرا کسی که خیال زنا کند مانند کسی است که در خانه‏ای نقش و نگار شده دود و آتش به پا کند. چنین کاری گرچه خانه را نمی‏سوزاند ولی زینت و صفای آن را مکدّر کرده و فاسد می‏کند.»[5]
2: دوری از نگاههای مسموم و مناظر تحریک‏آمیز
قرآن کریم در دو آیه متوالی دستور به اغماض و نگهداری چشم از نگاه حرام و هوس‏آلود داده است. در آیه اول می‏فرماید: «قل للمؤمنین یغضّوا من أبصارهم و یحفظوا فروجهم ...؛
به مؤمنان بگو دیدشان، را از نامحرمان ـ فرو نشانند و نهانگاههای خود را ، از وقوع در حرام ـ نگه دارند. و در آیه بعدی می‏فرماید: «و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهنّ و یحفظن فروجهنّ ...؛به زنان مؤمن بگو ـ چشمهایشان را فرو گیرند و نهانگاههای خویش را محافظت کنند.»[6]
جالب این است که در هر دو مورد خداوند متعال نخست دستور به مراقبت از نگاه محرک و عفت چشم می‏دهد و آنگاه به حفاظت از عورت فرمان داده است.
رسول اکرم(ص) می‏فرمایند: «النّظرة سهم مسموم من سهام ابلیس فمن ترکها خوفا من اللّه‏ اعطاه اللّه‏ ایمانا یجد حلاوته فی قلبه؛
نگاه هوس‏آلود ـ تیری است مسموم از تیرهای شیطان. هر کس آن را به جهت خوف الهی ترک کند، خداوند ایمانی به او می‏بخشد که حلاوت آن را در قلب خود احساس می‏کند.»[7]
3: گوش ندادن به آوازها و موسیقی های تحریک‏کننده و مبتذل.
در حدیثی از حضرت صادق(ع) آمده است: «إنّ رجلا سأله عن سماع الغناء، فنهی عنه و تلا قول اللّه‏ عزّ و جلّ: «انّ السّمع و البصر و الفؤاد کلّ اولئک کان عنه مسؤولاً» و قال یسأل السّمع عمّا سمع و الفؤاد عمّا عقد و البصر عمّا ابصر؛
مردی از آن حضرت در باره شنیدن آواز محرک پرسید. حضرت از آن نهی کرده و این آیه را خواندند: «به یقین گوش و چشم و دل هر یک مورد سؤال خواهند بود»[8]
و فرمود: گوش از آنچه شنیده و قلب از آنچه بدان دل بسته و چشم از آنچه دیده است مسؤول بوده و بازخواست خواهند شد.»[9]
4: اجتناب شدید از معاشرت با دوستان ناباب و گوش سپردن به سخنان تحریک‏آمیز.
از حضرت امام باقر(ع) این گونه روایت شده است: «من اصغی إلی ناطق فقد عبده، فإن کان النّاطق یؤذی عن اللّه‏ عزّ و جلّ فقد عبد اللّه‏ و ان کان یؤذی عن الشّیطان فقد عبد الشیطان؛
هر کس به سخن گوینده‏ای گوش فرا دهد او را بندگی کرده است، پس اگر ناطق از خدا بگوید شنونده، خداوند را بنده شده و اگر از شیطان و سخنان شیطانی بر زبانش جاری کند قطعا بندگی شیطان کرده است.»[10]
5: اعتدال در خوردن. بی‏تردید پرخوری و بی‏نظمی در خوردن در ذخیره‏سازی و انباشتن موادی که موجب هیجانات می شود مؤثر است، ولی در صورت اعتدال و کم‏خوری چنین مشکلی کمتر پیش می آید.
در حدیثی که قبلاً از پیامبر گرامی(ص) نقل کردیم، آن حضرت پس از آنکه جوانان را به ازدواج ترغیب می‏کنند می‏فرمایند: «و من لم یستطع فلیصم، فإنّ الصّوم به وِجاء؛
هر کس قدرت بر ازدواج ندارد و روزه بگیرد یقینا روزه نیروی غریزه او را تضعیف می‏کند.»[11]
6: اشتغال، ورزش و سرگرمی های مفید. زیرا با وجود فراغت، هم مواد غذایی در تقویت غریزه به مصرف می‏رسد و هم فکر و خیال مصروف چاره‏سازی در دفع آن می‏شود. و لذا در روایات بر اشتغال و کار و پرهیز از فراغت تأکید بسیار شده است.
حضرت امام صادق(ع) در حدیث پردامنه «مفضّل» می‏فرمایند: «... و هکذا الانسان لو خلا من الشّغل لخرج من الأشر و العبث و البطر الی ما یعظم ضرره علیه و علی من قرب منه ...؛
و همین گونه انسان اگر بی‏کار و فارغ باشد، به بیهودگی و سرمستی دچار می‏شود و بر اثر آن به مسایلی مبتلا می‏شود که زیان آن هم بر خود و هم بر نزدیکان او سنگینی خواهد کرد ...»[12]
7: تلاوت قرآن. بی‏شک انس با قرآن، تلاوت، تدبر و تفکر در مضامین آن، خود شفای هر دردی است که به سرعت کار هر پریشانی را رو به سامان می‏برد و زخم های پنهان را التیام می‏دهد، و همت ها را تا آسمان ها بالا می‏برد و بشر را از فرو رفتن در عالم حیوانات را نجات می‏بخشد.
امیر مؤمنان(ع) می‏فرمایند: «و تعلّموا القرآن فانه ربیع القلوب و استشفوا بنوره فانّه شفاء الصّدور و احسنوا تلاوته فأنّه انفع القصص ...؛
قرآن را فرا گیرید زیرا قرآن بهار دلهاست و از نور آن بر مرضها و دردهای خود مرهم بگذارید زیرا آن داروی شفابخش سینه‏هاست و آن را نیکو تلاوت کنید که به یقین سودمندترین قصه‏هاست.»[13]
خلاصه اینکه: راه حل دین در خصوص نوع مقابله و مواجهه به غریزه جنسی نخست ازدواج و نکاح مشروع است و در صورت عدم امکان، کنترل مثبت با شرحی که بیان شد و سپس کنترل منفی با وجود همه زیان های آن، ولی هیچ گاه به بی‏بند و باری و افسار گسیختگی و آلودگی به گناه رضایت نمی‏دهد و زیان آن را به مراتب خسارت‏بارتر و ویرانگرتر از ضرر کنترل منفی می‏داند.
این نوشتار را با این جمله به پایان می‏بریم که بزرگان گفته‏اند: «نفس را مشغول بدار و گرنه او تو را به خود مشغول خواهد ساخت.»[1] مستدرک الوسائل، چاپ قدیم، ج2، ابواب مقدمات نکاح، ص531، ح21 [2] سوره نور، آیه 33. [3] اصول کافی،ج 2،ص‏79. [4] اصول کافی،ج 2،ص‏79. [5] وسائل الشیعه، ج14، ص240. [6] نور آیه 30 و31 [7] الاخلاق، سیدعبداللّه‏ شبّر، قم، انتشارات بصیرتی، ص127. [8] سوره اسراء آیه 36 [9] مستدرک الوسائل، چاپ قدیم، ج2، ص459، ابواب یکتسب به، باب 80. [10] وسائل الشیعه، چاپ ایران، کتابفروشی اسلامیه، ج12، ص236. [11] مستدرک الوسائل، ج2، ص531. [12] بحارالانوار، تهران، انتشارات دار الکتب الاسلامیة، ج3، ص87. [13] وسائل الشیعه، ج4، ص825، ابواب قرائة القرآن، باب 1، ح7.
سایت حوزه

1000 $ (طنز)

ارسال شده توسط علیرضا شایسته در 88/4/12:: 10:35 صبح


آیا سقفی بالای سرت هست؟
نانی برای خوردن

لباسی برای پوشیدن

و ساعتی برای خوابیدن داری؟ آری

نامی برای خوانده شدن

کتابی برای آموختن

و دانشی برای یاد دادن داری؟ آری

بدنی سالم برای برداشتن سبد یک پیرزن.

سقفی برای شاد کردن یک کودک

دهانی برای خندیدن و خنداندن داری؟ آری

لحظه‌ای برای حس کردن

قلبی برای دوست داشتن

و خدایی برای پرستیدن داری؟ آری

پس خوشبختی بسیار خوشبخت.


شباهت ازدواج کردن و سربازی رفتن (طنز)

ارسال شده توسط علیرضا شایسته در 88/4/12:: 10:35 صبح


نسخه دوم بازی سرگرم کننده و جذاب Wedding Dash 2

حداقل سیستم مورد نیاز:
OS: Windows XP, Windows Vista
Memory: 256 MB
CPU: P 1.2GHz

www.cloobmusic.com نسخه دوم بازی سرگرم کننده و جذاب Wedding Dash 2



دانلود با حجم 16.2 مگابایت

پسورد فایل : www.kamyabonline.com



اختراعات زنان و مردان! (طنز)

ارسال شده توسط علیرضا شایسته در 88/4/12:: 10:35 صبح


- قبل از این که مواد غذایی را به داخل روغن بیندازید، باید ابتدا روغن را تا درجه حرارت مناسبی گرم کنید (مثلا تا حدود190 درجه سانتی‌گراد).
در این حرارت، در سطح مواد غذایی، سریع یک لایه محافظ شبیه به یک لایه عایق تشکیل می‌شود که باعث می‌شود روغن نتواند از ماده غذایی عبور کند و ماده غذایی فقط با حرارت غیرمستقیم و با هدایت گرمایی از این عایق، پخته و سرخ شود.
اگر روغن تا این درجه حرارت مشخص داغ نشده‌باشد، قبل از این‌که لایه عایق تشکیل شود، روغن به درون غذا نفوذ می‌کند و باعث می‌شود غذا حالت روغنی(گریسی) پیدا کند. اگر هم روغن زیادتر از حد داغ شود، این لایه محافظ می‌سوزد و از بین می‌رود.
2 - نکته بعدی این که همیشه اول روغن را هفت تا هشت درجه بیشتر از حرارت سرخ کردن (190 درجه سانتی‌گراد) داغ کنید، زیرا اضافه کردن غذا به روغن باعث می‌شود حرارت روغن چند درجه پایین بیاید. توجه داشته باشید که اگر این حرارت از هفت تا هشت درجه بیشتر شود، به ساختمان مولکولی روغن آسیب می‌رساند.
3 - قبل از سرخ کردن به غذا نمک نزنید. نمک نقطه دود روغن را پایین می‌آورد و باعث می‌شود زودتر تخریب شود. هم‌چنین، نمک باعث می‌شود رطوبت در سطح غذا جذب شود و وقتی غذا به داخل آن اضافه می‌شود، روغن به بیرون پاشیده شود.
4 - از ظرف‌های آلومینیومی برای سرخ کردن غذا و نگه‌داری روغن استفاده نکنید. نمک به‌کار رفته در غذا، ظروف آلومینیومی را خراب می‌کند و باعث می‌شود آلومینیوم وارد روغن شود که مسمومیت‌زاست. ظروف آهنی و مسی هم به درد این کار نمی‌خورند، چون روند تخریب روغن را تسریع می‌کنند.
سبزی‌های منجمد را وقتی هنوز یخ زده‌اند، سرخ کنید تا کمتر روغن را به خود جذب کنند. (بیشتر ما تصور می‌کنیم بهتر است بگذاریم کاملا ماده غذایی از حالت انجماد خارج شود، بعد آن‌ را بپزیم.)
5 - یک کار اشتباه دیگر این است که کوهی از مواد غذایی را در تابه پر از روغن تلنبار کنید. این کار حرارت روغن را می‌گیرد. به این ترتیب، قبل از آن که آن لایه عایق مفید تشکیل شود، روغن داخل غذا نفوذ می‌کند و غذا را چرب می‌کند. ترد نشدن خوراکی‌هایی که در چنین‌تابه‌هایی انباشته شده‌اند، به همین دلیل است.

جوک های جدید

ارسال شده توسط علیرضا شایسته در 88/4/12:: 10:35 صبح




www.cloobmusic.com عکسهای دیدنی: جرات بالای دختر چینی

www.cloobmusic.com عکسهای دیدنی: جرات بالای دختر چینی

www.cloobmusic.com عکسهای دیدنی: جرات بالای دختر چینی

www.cloobmusic.com عکسهای دیدنی: جرات بالای دختر چینی

www.cloobmusic.com عکسهای دیدنی: جرات بالای دختر چینی

www.cloobmusic.com عکسهای دیدنی: جرات بالای دختر چینی



پنج نکته برای سرخ کردن سالم‌تر

ارسال شده توسط علیرضا شایسته در 88/4/12:: 10:35 صبح




غنضفر به نامزدش می گه 4شنبه به 4شنبه دیره که همدیگر رو ببینیم، بیا 2شنبه به 2شنبه همدیگر رو ببینیم.

****************************

از غضنفر می پرسند پتروس که بود؟ می گه یه دهقان فداکار بود که وقتی گرگ به گوسفندانش حمله کرد، رفت زیر تانک و انگشتشو کرد تو چشم راننده قطار!

*******************************

غضنفر زنگ می زنه فرودگاه و می گه: شیراز تا تهران چقدر راهه؟ کارمنده می گه: یه لحظه... غضنفر می گه: خیلی ممنون! و قطع می کنه.

*************************************

به غضنفر می گن تولدت مبارک! می گه: خیلی ممنون تولد شما هم مبارک!

**************************

من از عمرم چه فهمیدم، نفهمیدم چه فهمیدم، همان اندازه فهمیدم، که فهمیدم نفهمیدم... (قسمتی از دفترچه خاطرات غضنفر )

*********************

غضنفر و یه آمریکاییه و یه انگلیسیه داشتن تو یه کنفرانس علمی در باره پیشرفتهای علمی کشورشون صحبت میکردن. آمریکاییه میگه: ما یه موشک ساختیم که دقیقا وسط ماه فرود میاد. میگن: دقیقا وسط ماه؟! میگه: نه، حدوداً یه وجب اینورتر. بعد انگلیسیه میاد میگه: ما یه سفینه فرستادیم وسط مریخ. میپرسن: درست وسطش؟ میگه: نه، تقریباً یه وجب اینورتر. نوبت غضنفر میرسه، هر چی فکر میکنه چیزی به نظرش نمیرسه، آخرسر میگه: ما تو کشورمون با چشمامون غذا میخوریم! همه ملت کف می‌کنن، میگن یعنی چی، مگه میشه؟ یعنی واقعا با چشماتون غذا میخورین؟! غضنفر میگه: نه، حدوداً یه وجب پایین تر!

**************************

غضنفر و دوستش دو تا گاو میخرن، غضنفر به دوستش میگه: حالا چی کار کنیم که گاوامون با هم اشتباه نشن؟ دوستش میگه: تو دست به گاوت نزن، من یه گوش گاومو میکنم. بعد از چند وقت، ‌گاو غضنفر هم گوشش گیر میکنه به یه جایی کنده میشه. ایندفعه دوستش میگه: تو دست به گاوت نزن من دم گاومو میکنم. از قضا بعد از چند وقت دم اون یکی گاوه هم کنده میشه. خلاصه هی دوستش میزنه یه جای گاوشو ناقص میکنه، اون یکی گاوه هم همون بلا سرش میاد. آخر سرغضنفر شاکی میشه به دوستش میگه: اصلاً سفیده مال من سیاهه مال تو!

*****************************

غضنفر زنگ میزنه به دوست دخترش میگه: شهناز فردا بیا، خونمون خالیه. فردا دختره میاد، هر چی در میزنه هیچکی در رو باز نمیکنه!

****************************

غضنفر بچش روز بعد از عید فطر به دنیا میاد اسمشو می ذاره پست فطرت !

******************************************

غضنفر تعویض روغنی باز می کنه ورشکست می شه. تعویض روغنی رو طبقه دوم باز کرده بوده

******************************************

یه جشنواره شکار بوده تو جنگلهای آمازون. یه آمریکاییه بوده، یه انگلیسیه با یه غضنفر. آمریکاییه میره چند تا خرگوش و گوزن میزنه، انگلیسیه هم میره چند تا آهو و خرگوش و یه چند تا حیوون دیگه میزنه. نوبت غضنفر میرسه، میره دو تا خرگوش میاره، بهش میگن: چی شد، فقط همین دو تا رو زدی؟! میگه: نه، والله من چند تا دونتشوت هم زدم اما خیلی بزرگ بودن نتونستم بیارمشون. میگن: دونتشوت دیگه چیه؟ این چه نوع حیوونیه؟! غضنفر میگه: والله منم نمیدونم، امایه حیوونایی وایساده بودن هی میگفتند:Don"t shoot, Don’t shoot !

*******************************

غضنفر نشسته بوده تو تاکسی که یک زنه خیلی چاق سوار میشه. غضنفر برمیگرده به زنه میگه: میبخشید خانم، اسم شما چیه؟ زنه با عشوه میگه: غنچه! غضنفر میگه: وای تو باز بشی چی میشی؟!

******************************

غضنفر داشته میرفته ماشین بخره، زنش ازش میپرسه: داری کجا میری؟ میگه: دارم میرم ماشین بخرم. میگه: ایشاالله بگو. غضنفر میگه: برو بابا دلت خوشه! ماشین خریدن که ایشاالله گفتن نداره. از قضا میره تو راه پولشو میدزدن. دست از پا دراز تر بر میگرده خونه، در میزنه. زنش میگه: کیه؟ میگه: ایشالله منم!

******************************************

غضنفر سوار یه خره عکس میگیره. عکس رو میفرسته برای مادرش، زیر عکسه مینویسه: سلام بر ننم، بالایی منم!

*********************************

غضنفر داشته بالای یک ساختمون پنجاه طبقه کار میکرده، یهو یکی ازون پایین داد میزنه: هوی اصغر!خونتون آتیش گرفته،زن و بچت سوختن،مردن! غضنفر هم میگه: دیگه این زندگی برای من معنی نداره، خودشو ازون بالا پرت میکنه پایین. همینجور که داشته میافتاده، یهو به خودش میگه: اِااه.. من که بچه ندارم! دوباره یخورده میره، یهو میگه: اِاِاه.. منکه زن ندارم! میرسه نزدیکای زمین،میگه: اِاِااه..! منکه اصغر نیستم!

******************************

غضنفر دو تا بلوک سیمانی رو گذاشته بوده رو دوشش،‌ داشته می‌برده بالای ساختمون. صاحب‌کارش بهش میگه: تو که فرغون داری،‌ چرا اینا رو میگذاری رو کولت؟! غضنفر میگه: ‌اون دفعه با فرغون بردم، چرخش پشتم رو اذیت می‌کرد !

***************************

10 ماه از محرم گذشته بوده ولی هنوز تو شهر صدای سینه‌زنی میومده. مردم میرن پی ماجرا، میبینن دسته غضنفر ها تو کوچه بن بست گیر کرده!

************************

غضنفر زنگ میزنه خونه دوست دخترش، بابای دختره گوشی رو ور میداره. غضنفر میگه: ببخشید غزال خونست؟!باباهه هم شاکی میشه فحش رو میکشه به غضنفر! چند روز بعد دختره غضنفر رو تو خیابون میبینه،‌میگه: ‌بابا چرا ضایع بازی در میاری؟! وقتی بابام ور میداره، ‌یه چیزِ بی‌ربط سر هم کن بگو. غضنفر هم میگه ‌باشه. دفعه بعد که زنگ میزنه، باز باباهه گوشی رو ور میداره.غضنفر هول میشه، میگه: ببخشید اونجا میدون انقلابه؟! یارو میگه: آره چی کار داشتی؟! میگه: ببخشید، غزال خانم هستن؟!

*******************************************************

غضنفر رفته بوده تماشای مسابقه دو و میدانی، وسط مسابقه از بغلیش میپرسه: ببخشید، اینا واسه چی دارن میدون؟! یارو میگه: برای اینکه به نفر اول جایزه میدن. غضنفر یوخده فکر میکنه، میپرسه: پس بقیشون واسه چی دارن میدون؟


برچسب ها : اس ام اس خنده دار , اس ام اس قشنگ , اس ام اس جالب , جوک , جوک بامزه , اس ام اس جدید , اس ام اس خنده دار جدید , جوک جدید , اس ام اس خنده دار , اس ام اس قشنگ , اس ام اس جالب , جوک , جوک بامزه , اس ام اس جدید , اس ام اس خنده دار جدید , جوک جدید

عکسهای دیدنی: جرات بالای دختر چینی

ارسال شده توسط علیرضا شایسته در 88/4/12:: 10:35 صبح


نظریه تکاملی داروین، باقی‌مانده از اعضا اجداد انسانهاست که در بدن ما به صورت کوچک و بدون عملکرد باقی مانده است:

1) ارگان ومرونازال: یا ارگان جاکوبسون که حفره ای است در پل های بینی دو سمت با گیرنده های شیمیایی که در انسان عملکردی ندارند. در جانوران پست تر وظیفه درک ماده شیمیایی فرومون رو بر عهده دارند

2) عضلات خارجی گوش: 3 عضله هستند که در بخش خارجی گوش واقع شده اند و در سایر حیوانات نظیر خرگوشها و سگها، وظیفه حرکت مستقلانه گوش از سر را بر عهده دارند. اما انسانها هنوز دارای آن هستند و توسط این عضلات است که بعضی از افراد می‌توانند گوششان را تکان دهند

3) دندان عقل: در انسانهای اولیه که مقادیر زیادی از گیاهان رو جهت به دست آوردن انرژی مصرف می‌کردند داشتن یک جفت اضافه دندان آسیا در هر فک مفید به نظر می‌رسید اما در انسانهای امروزی که انواعی از غذاها را مصرف می‌کند، زیاد ضروری به نظر نمی‌آید

4) دنده گردنی: حدود یک درصد از مردم یک جفت دنده اضافی در بالای دندهای خود (در بخش گردن) دارند که به نظر می‌رسد باقی‌مانده از اجداد خزنده ما باشد. این دنده می‌تواند در این افراد مشکلات عروقی یا عصبی ایجاد کند

5) پلک سوم: در اکثر پرندگان و پستانداران یک لایه محافظ به عنوان پلک سوم بر روی چشمشان وجود دارد که وظیفه حفاظت از چشم و خروج شن ریزه و گرد و غبار را از چشم بر عهده دارد. باقی مانده این پلک در انسان به صورت یک چین نازک در گوشه داخلی چشم وجود دارد.

6) تکمه یا نقطه داروین: اگر لبه خارجی لاله گوش خود رو لمس کنید به یک برجستگی بر‌می‌خورید که به نام دکمه داروین مشهور است. در حیواناتی نظیر خرگوش این تکمه در انتهای گوشها قرار دارد و وظیفه فوکوس صداهای دور را روی گوش بر عهده دارد.

7) عضله زیر ترقوه: عضله کوچکی که در زیر شانه قرار دارد و از دنده اول به ترقوه کشیده شده است و در صورتی برای انسان مفید بود که هنوز بر روی 4 پا راه می‌رفت. البته بعضی از مردم این عضله را ندارند و بعضی نیز یک جفت از آن را دارند.

8) عضله پالماریس (خیاطه): عضله بلند و نازکی که از زانو به کمر کشیده شده و 89 درصد مردم دارای این عضله هستند. این عضله در جانوران پست تر در آویزان شدن و بالا رفتن از درخت بسیار مهم است. جراحان معمولا این عضله رو در جراحی های ترمیمی عضلات برداشته و از آن استفاده می‌کنند.

9) نوک پستا‌ن در مردان: مجاری شیری قبل از اینکه هورمون جنسی مردانه (تستوسترون) در جنین باعث ایجاد صفات مربوط به جنس مذکر بشود به وجود می‌آیند. مردان دارای بافت پستا‌نی هستند اما عملا استفاده‌ای از آنها نمی‌کنند.

10) عضلات صاف کننده مو: در بسیاری از جانوران این عضلات که در قاعده موهای بدن واقع شده اند وظیفه سیخ کردن موهای جانور را در هنگام بروز خطر دارند تا جانور بتواند از آن به عنوان ترساندن مهاجم استفاده کند.

11) زائده آپاندیس: یک لوله عضلانی باریک در روده بزرگ که در به نظر می‌رسد باقی مانده بخش از روده جانوران باشد که وظیفه هضم سلولز غذا (گیاهان) را بر عهده داشته باشد. اما در انسان بیشتر حاوی گلبول های سفید و غدد لنفاوی است.

12) موهای بدن: ابروها در جلوگیری از ورود عرق به چشم ها و موها در آقایان در انتخاب جنس‌ی نقش دارند. اما به نظر می‌رسد اکثر موها در بدن نقش موثری را ایفا نمی‌کنند

13) دنده سیزدهم: در شامپانزه‌ها و گوریل‌ها 13 جفت دنده وجود دارد در حالی که در انسان‌ها 12 جفت. اما 8 درصد از مردم دارای جفت دنده سیزدهم هستند که به نظر نمی‌رسد عملکردی را در آنها ایفا کند

14) عضله کف پایی: به نظر می‌رسد در جانوران پست تر وظیفه چنگ شدن و قلاب شدن پاها به شاخه ها را بر عهده داشته است . اما در انسان به نظر می‌رسد فقط کمی کف پا را به پایین خم می‌کند. در 9 درصد مردم این عضله وجود ندارد

15) رحم مردانه: باقی مانده از ارگان تناسلی زنانه که از غده پروستات مرد آویزان است

16) انگشت پنجم پا: در پریماتها و پستانداران پست تر انگشتان پا وظیفه چنگ زدن و آویزان شدن از شاخه ها را بر عهده داشته اند.. اما انسانها احتیاج به انگشتان بزرگ پا دارند تا بتواندد با آنها ایستاده راه رفته و تعادل خود را حفظ کنند. لذا به نظر می‌رسد انگشت پنجم یا کوچکترین انگشت پا نقش اصلی در این مورد ایفا نکند.

17) وازدفران (لوله منی) زنان: ارگان تکامل نیافته مردانه که انتهای در کنار تخمدانها قرار دارد. فاقد عملکرد است.

18) عضله هرمی (پیرامیدال): حدود 20 درصد افراد این عضله مثلثی، کوچک و شبیه کیسه را که در استخوان شرمگاهی (پوبیس) است ندارند. به نظر می‌رسد این عضله باقی مانده‌ای از کیسه در جانوران کیسه دار باشد.

19) استخوان دنبالچه (کوکسیس): مجموعه چند مهره به هم جوش خورده کوچک که درا نتهای ستون مهره ها واقع شده و در پستانداران دیگر وظیفه حفظ تعادل و ارتباط را بر عهده دارد. اما در انسان نقشی را بر عهده ندارد.

20) سینوس‌های اطراف بینی: به نظر می‌رسد در انسانها نخستین این سینوسها سرشار از مخاط بویایی بوده تا به این ترتیب حس بویایی آنها را تقویت کرده و آنها را از خطرات حفظ کند. اما نقش انها در انسان امروزی به شکل دهی به صورت، گرم کردن هوای ورودی به ریه ها و سبکتر شدن سر کمک می‌کند. التهاب این سینوسها باعث سینوزیت می‌شود.


20 نقطه از بدن انسان که به آن‌‌ها نیازی نداریم

ارسال شده توسط علیرضا شایسته در 88/4/12:: 10:35 صبح


www.cloobmusic.com عکس بنیامین بهادری+امضا
www.cloobmusic.com عکس بنیامین بهادری+امضا
www.cloobmusic.com عکس بنیامین بهادری+امضا
www.cloobmusic.com عکس بنیامین بهادری+امضا

www.cloobmusic.com عکس بنیامین بهادری+امضا
www.cloobmusic.com عکس بنیامین بهادری+امضا
www.cloobmusic.com عکس بنیامین بهادری+امضا
www.cloobmusic.com عکس بنیامین بهادری+امضا





<   <<   16   17   18   19   20   >>   >



بازدید امروز: 14 ، بازدید دیروز: 26 ، کل بازدیدها: 463347
پوسته‌ی وبلاگ بوسیله Aviva Web Directory ترجمه به پارسی بلاگ تیم پارسی بلاگ